سفر نویسی

آداب وانگیزه ی سفرنامه نویسی

البته به سبک ما ایرانیان

اصغر عبداللهی

جا به جا شدن حتی ازخانه شهر به خانه ییلاق هم که با شد موجب عادت شکنی شما بگو اصلاً ساختارشکنی در درون وبیرون آدمیزاد با تاکید برایرانی بودن می شود. این عادت شکنی حتی ا گر به تجربه های تازه خواسته ناخواسته هم منجر بشود الزاماً موجب تحول وتغییر بنیادی در شخص جا به جا شده نمی شود.

جا به جا شدن حتی ازخانه شهر به خانه ییلاق هم که با شد موجب عادت شکنی شما بگو اصلاً ساختارشکنی در درون وبیرون آدمیزاد با تاکید برایرانی بودن می شود. این عادت شکنی حتی ا گر به تجربه های تازه خواسته ناخواسته هم منجر بشود الزاماً موجب تحول وتغییر بنیادی در شخص جا به جا شده نمی شود. طبعاً آداب سفرنامه نویسی به انگیزه ی نوشتن سفرنامه ربط دارد. برای غلبه برفراموشی خاطرات سفرمان را می نویسیم؟ به شیوه وبه انگیزه ی نامه به آشنایان سفرنامه نویسی می کنیم؟ یا  و چه بسا ملزم به گزارش اداری هستیم؟ یا حتی معرفی و شهرت دادن به  جاهایی که دیده ایم ورفته ایم وبرانگیحتن دیگران برای سفر وبازدید وتماشا و رونق گردشگری؟

سفرنامه نویس ویادداشت های سفر گاهی خیلی تخصصی برموردی یا سوژه ای یا سفارشی تاکید و الزام وتمرکز  دارد.

ناصر خسرو وقتی سفرنامه اش را می نوشت شاعربود. جلال آل احمد رمان  داستان نویس بود و ناصرالدینشاه قاجار که البته وفقط وفقط شاه بود کاتب داشت خودش نمی نوشت اما غرض هرکدام از سفرنامه نوشتن روشن بود.

نیت و خواسته ی شما از نوشتن سفرنامه چیست؟ تا چه حدوی می خواهید به مرزهای ادبی نوشتن نزدیک بشوید؟ نکند غرض شما از سفرنامه نوشتن مشق داستان باشد؟

آیا اسلوب و تکنیک های داستان نویسی مانع از جامع وکاربردی شدن سفرنامه نمی شود؟