چادرشب بافی قاسم‌‌آباد

چادرشب پارچه‌ای است زیبا و رنگارنگ که در قاسم‌‌آباد رودسر و براساس فرهنگ، آداب و رسوم دیرینه مردم آن دیار بافته‌ می‌شود. چادرشب در نوع اصیلش با ابریشم مرغوب یا کجین و در نمونه‌ای متاخر با نخ‌های دستریس پنبه‌ای محلی با استفاده از دستگاه‌های بافندگی دو وردی بافته‌ می‌شود. چادرشب‌های قاسم‌‌آباد به دو نوع چهارخانه و یکرنگ تقسیم‌ می‌گردند. نوع یکرنگ این بافته‌ها توسط دختران جوان تر محلی و با حرکت پود اضافه با نقش‌های برگرفته از طبیعت، محیط اطراف و زندگی روستایی بافته‌ می‌شود. چادرشب‌های چهارخانه نیز با نقوشی هندسی، چهارخانه و ساده برای مصارفی همچون دستمال، بقچه، روتختی یا پتویی استفاده می‌شوند. شناخته‌شده ترین کاربرد چادرشب‌ها به عنوان کمرپیچ زنان محلی در هنگام کار است. چادرشب به صورت پارچه‌هایی باریک به عرض 20 تا 35 سانتی متر و طول 2 تا 5/2 متر بافته شده و با به هم دوختن 6 تا 8 تکه از آن یک قواره پارچه حاصل می‌گردد. مقاله زیر روش تولید و برخی از مهمترین نقوش چادرشب قاسم‌‌آباد را براساس مطالعه اسنادی-اکتشافی بررسی می‌نماید.

مقدمه
یکی از‌‌ صنایع‌دستی سنتی و زیبای ایران چادرشب نام دارد. با این حال پارچه‌ای که تحت عنوان چادرشب در بسیاری از روستاهای ایران معمولا در اندازه 2*2 مترمربع بافته شده و برای پیچیدن تشک، لحاف، البسه و نظایر آن مورد استفاده قرار می‌گیردبا بافته‌ای که در شرق گیلان تولید‌ می‌شود کاملا متفاوت است. (یاوری، 1380: 93) چادرشب‌های مناطق مختلف ایران از نظر طرح و رنگ تقریبا مشابه یکدیگرند، ولی چادرشب قاسم‌‌آباد گیلان به دلیل برخی طرح‌ها و رنگ‌های خاص‌اش ارزش هنری بیشتری دارد. (جلالی، 1367: 26)
چادرشب بافی قدیمی‌ترین‌‌ صنایع‌دستی مردم قاسم‌‌آباد گیلان است که ریشه تاریخی در فرهنگ و آداب و رسوم دیرینه مردم این دیار دارد. (موسوی، 1383: 963 تا 997) چادرشب پارچه‌ای است زیبا و رنگارنگ که عمدتا در قاسم‌‌آباد رودسر بافته‌ می‌شود. گفته‌ می‌شود در قدیم احتمالا از این بافته به عنوان روانداز در شب استفاده‌ می‌شده است و به همین دلیل به این نام معروف شده است. (سیدصدر، 1386: 115) اما کاربرد اصلی این پارچه در لباس محلی زنان قاسم‌‌آبادی و به عنوان کمرپیچ است. بانوان چادرشب را به هنگام کار کشاورزی مثل چیدن برگ سبز چای، نشاکاری (تم بیجار) و یا چیدن مرکبات به دور کمر‌ می‌بندند تا از درد کمر به هنگام کار جلوگیری شود، ساق پاها را استوار ساخته و از فشار بر کمر خودداری می‌نماید. (روزنامه اطلاعات، 26 فروردین 1386: 5) در پاره‌ای از موارد نیز برای بستن کودک به پشت به هنگام کار کردن از آن استفاده می‌شود. (روزنامه جام جم، 27 فروردین 1388: 7) 

چادرشب چیست؟
در زبان محلی چادرشب، چارشو خوانده می‌شود و در برخی از مناطق مجاور قاسم‌‌آباد کمردبد نامیده می‎شود. کمردبد را در مناطق شرقی تر گیلان کمردبله نیز‌ می‌خوانند. البته این اصطلاح مرسوم چادرشب‌های چهارخانه منطقه است. 
این بافته به دلیل طرح و رنگ بندی زیبا و ساده در زندگی روستایی مصارف متعدد دیگری نیز یافته است. روتختی، پرده ای، رویه لحاف و رومیزی از جمله این کاربردها است. اما اخیرا با تولید محصولات جانبی که از این منسوج برای زندگی شهری تولید‌ می‌شود از جمله کلاهک آباژور، رومیزی، روتلفنی، روتلویزیونی، روطاقچه‌ای و حتی پیراهن مردانه می‌توان بازار وسیع تری برای این محصول دستی زنان سختکوش روستایی پیش بینی کرد. (www.melkemiyan.blogfa.com)
بافت پارچه و‌ها و منسوجات ابریشمی در نقاط مختلف گیلان به ویژه قاسم‌‌آباد و روستاهای اطراف رودسر از دیرباز تا به امروز ادامه دارد. (موسوی، 1383: 963 تا 997) اغلب دختران قاسم‌‌آباد حتما‌ می‌بایست یک چادرشب یکرنگ ابریشمی یا چادرشب طرح دار ابریشمی که با ابریشم گجین بافته‌ می‌شود را به عنوان جهیزیه خود به خانه داماد ببرند(ابریشم گجین به ابریشمی گفته‌ می‌شود که از انتهای پیله باقی مانده در ظرف لاس گیری حاصل‌ می‌شود. در زبان محلی ابریشم گجین، گج یا کج نامیده‌ می‌شود.) (یاوری، 1380: 93) نوع دیگری از چادرشب نیز وجود دارد که به عنوان لباس سنتی در مراسم عروسی به دور کمر پیچیده‌ می‌شود. (www.melkemiyan.blogfa.comj,gdn )
تولید چادرشب و انواع بافتنی‌ها بیشتر در فصل زمستان و ایام فراغت از امور زراعت و شالیکاری فقط توسط زنان پدید‌ می‌آید. (روزنامه اطلاعات 26 فروردین 1386: 5) براساس آمار ارائه شده از طرف تعاونی جهاد سازندگی در سال 1374 حدود 800 دستگاه چارشوبافی در منطقه قاسم‌‌آباد دایر است که این تعداد شامل 250 دستگاه در پایین محله، 350 دستگاه در بالا محله، 50 دستگاه در ملک میان، 100 دستگاه در بندبن و 50 دستگاه در خانه سر است.

روش تحقیق
در این تحقیق جهت آشنایی با شیوه‌‌ چله‌کشی و ابزار بافت چادرشب قاسم‌‌آباد و شناسایی نقوش مورد استفاده در چادرشب یکرنگ و چهارخانه قاسم‌‌آباد از شیوه میدانی (اکتشافی) برای به دست آوردن اطلاعات استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات تهیه گزارش، تصویربرداری و مصاحبه با زنان محلی بافنده بوده است. جمع آوری اطلاعات در سه مرحله صورت پذیرفت. در مرحله اول در پایین محله با 10 تن از زنان و دختران چادرشب بافت یکرنگ که بر روی هشت دستگاه کار‌ می‌کردند، صحبت و گزارش‌های لازم تهیه گردید. در مرحله دوم با دسترسی به اطلاعات بجای مانده از تعاونی چادرشب بافی تاسیس شده توسط وزارت جهادسازندگی در سال 1374 و مصاحبه و تهیه گزارش از فعالان آن نسبت به شناسایی نقوش چادرشب یکرنگ و تصویربرداری از آنها اقدام گردید. در مرحله سوم با 10 تن از زنان و دختران چادرشب بافت چهارخانه در بالامحله که بر روی 10 دستگاه کار‌ می‌کردند،  صحبت و گزارش‌های لازم تهیه گردید. سپس در همین منطقه از نحوه‌‌ چله‌کشی گزارش و تصویر لازم تهیه گردید. در نهایت با تطبیق اطلاعات بدست آمده از سه مرحله تحقیق میدانی و اطلاعات بدست آمده از سه مرحله تحقیق میدانی و اطلاعاتت اسنادی- کتابخانه ای، نتایج دسته بندی گردید. لازم به ذکر است که کلیه تصاویر ارائه شده در این مقاله مستخرج از کار اکتشافی بوده و برگرفته از اطلاعات اسنادی و کتابخانه‌ای نمی باشد.

چله کشی چادرشب قاسم‌‌آباد
چله کشی بافت چادرشب در فضای باز صورت می‌پذیرد. برای این کار از 7 عدد چوب بلند به شکل Y استفاده می‌شود. از این چوب‌ها به عنوان پایه در عملیات چله‌کشی استفاده می‎شود. پایه‌های Y را به فاصله سه متر از همه هم در فضای باز و روی زمین فرو می‌کنند. این کار توسط زنان بافنده صورت پذیرفته و مردان در آن دخالتی ندارند. برای چله‌کشی بسته به میزان بافت و طرح موردنظر تا 150 جفت تار چله‌کشی می‌گردد. 
در اصطلاح محلی این پایه‌های Y شکل را اصطلاحا چونگام می‌نامند. چونگام‌های جلویی در چله دوانی پیش چونگام‌های عقبی در چله دوانی اصطلاحا پس چونگام نامیده می‎شوند. (موسوی، 1383: 963 تا 997)
نخ‌های چله پنبه‌ای یا ابریشمی که به دور یک جفت دوک پیچیده شده اند با رفت و برگشت چله دوان به دور پایه‌های Y شکل پیچیده‌ می‌شوند. رنگ نخ چله متناسب با سلیقه بافنده حداقل با سه رنگ مختلف در نظر گرفته می‌شوند. پایه‌های Y شکل وظیفه دارند تا ضرب چله‌ها را در هنگام چله دوانی حفظ نمایند. برای کمک به حفظ ضرب موجود بین چله‌ها از چوب‌های باریکی که در طول مسیر بین چله‌ها قرار‌ می‌گیرند استفاده‌ می‌شود. شکل 2 ضرب چله‌ها در پایه Y نشان‌ می‌دهد. در اصطلاح محلی این چوب‌های باریک رجه نامیده‌ می‌شود. (موسوی، 1383: 963 تا 997)
پس از اتمام چله دوانی پایه‌های Y شکل را از زمین بیرون آورده و جای هر کدام از آن‌ها قطعه چوب هایی مدور و کوتاه قرار‌ می‌دهند تا ضرب ایجاد شده در پایه‌های Y شکل باقی بماند. سپس از یک طرف چله‌ها را بر روی یک محور ساده جمع‌ می‌کنند. در هنگام جمع کردن چله‌ها بین هر دور پیچیدن چله به دور محور ساده، بین آن‌ها چوب‌های باریکی را که برای حفظ ضرب موجود بین چله‌ها استفاده‌ می‌شود به کار‌ می‌برند. این کار سبب‌ می‌شود تا نظم پیچش بهم نخورد. 
در هنگام جمع کردن چله سعی‌ می‌شود تا کشیدگی نخ‌های چله حفظ شده و در حالی که یک نفر آن را جمع‌ می‌کند، فرد دیگری در طول پیچش چله که بعضا تا 20 متر نیز‌ می‌رسد سعی‌ می‌کند تا با ایجاد کشش، کشیدگی نخ‌های چله حفظ شود. 
پس از جمع شدن کامل چله به دور محور ساده، انتهای نخ‌های چله را گره زده و در نتیجه نورد چله پیچی شده برای نصب بر روی دستگاه چادرشب بافی آماده است. این چله آماده شده را اصطلاحا «تان کار»‌ می‌گویند. تان کار بر روی پس نورد در دستگاه چادرشب بافی نصب‌ می‌گردد.
ابزار کار چادرشب بافی دستگاه بافندگی نساجی سنتی بوده و در استان مازندران و گیلان به علت رطوبت زمین برای بافت، به جای نصب بر روی پاچال (چاله حفر شده در زمین که دستگاه بافندگی بر روی آن مستقر‌ می‌گردد)، بافندگان بر روی چهار پایه‌ای چوبی نشسته و عمل بافت را انجام‌ می‌دهند. (سیدصدر، 1386: 115) دستگاه چارشو (چادرشب) بافی در اکثر خانواده‌های قاسم‌‌آبادی دیده‌ می‌شود. این دستگاه معمولا سیار است. تابستان‌ها در حیاط و ایوان نصب و در زمستان به داخل اطاق‌های مسکونی منتقل‌ می‌گردد. 
دستگاه چادرشب بافی (پاچال) مرکب از چهار تیر عمودی است. دو تیر جلویی کوتاه و دو تیر عقبی بلندتر هستند. به این تیرها در اصطلاح تیرپاچال گفته می‌شود. فاصله عرضی و تقریبی تیرپاچال از یکدیگر بین 60 تا 70 سانتی متر است. (موسوی، 1383: 963 تا 997)
دستگاه چادرشب بافی از نوع دو وردی است و مهمترین قسمت‌های آن به شرح زیر است: 
الف) لتاک: تخته‌ای عمودی که در هنگام بافتن به طور عمودی پشت ورد قرار گرفته تا بافنده با جدا کردن رشته‌های تار و پود از یکدیگر بتواند نسبت به نقش انداختن بر روی چادرشب یکرنگ اقدام نماید. (یاوری: 1380: 93) 
ب) عروس + پرک + هاپاته (برخی منابع از آن با نام عروسک +پرک نام برده اند (یاوری، 1380: 93)؛ این دو ابزار با هم کار‌ می‌کنند. 
پرک، قرقره‌ای است که در بالای شانه از یک طرف به نخ نگهدارنده ورد و از سمت دیگر به پاکلته (پدال) متصل است تا به ایجاد دهنه بافت کمک نماید. 
عروس، ابزاری مدور و کشیده که به پرک در بالای دستگاه متصل است و هماهنگ با آن و فشار پای بافنده بر پاتکله عمل‌ می‌کند. 
هاپاته: نخ یا ریسمانی است که به عروس + پرک متصل است. سمت دیگر این ریسمان به پاکلته متصل شده است. شکل 8 عروس+ پرک + هاپاته را نشان‌ می‌دهد. 
ج) پاتکله: همان پدالی در دستگاه نساجی سنتی که در زیر پای بافنده قرار داشته و از طریق عروس +پرک به ورد متصل‌ می‌گردد.
د) نورد گردون: اهرمی است که در نورد چله قرار گرفته و به وسیله آن کشش چله حفظ شده و چله مورد نیاز بافت با حرکت این اهرم به بافت تغذیه‌ می‌گردد. 
ه) آرج: همان متید در دستگاه نساجی سنتی است و برای این که لبه‌های کناری پارچه به داخل بافت جمع نشود بصورت ضربدری (مشابه قیچی) در قسمت بافته شده پارچه قبل از نورد بافت نصب‌ می‌شود.
و) موکو (ماکو): ابزاری است که نخ پود را در داخل دهنه با خود حمل کرده و نخ با بازشدن از روی قرقره داخل دهنه بافت قرار‌ می‌گیرد.
ز) ورد (کاه): ابزاری که دهنه بافت را ایجاد‌ می‌نماید. دو محور چوبی بالا و پایین ورد اصطلاحا وردچو نامیده‌ می‌شود.
ح) شانه: نخ پود را در داخل دهنه محکم‌ می‌نماید. پره‌های شانه اصطلاحا غیبه نامیده‌ می‌شود. از هر غیبه یک جفت نخ تار عبور‌ می‌کند.
ت) دستکش (دسته کش): اهرمی است که در نورد بافت (پیش نورد) قرار گرفته تا به وسیله آن پارچه بافته شده به دور نورد پیچیده شده و سبب محکم کردن پارچه در هنگام بافت گردد. 
هر رج بافت هم که شامل حرکت هر دو ورد‌ می‌گردد و در آن پود در دهنه بافت یک رفت و برگشت کامل را انجام دهد اصطلاحا ویج (ویچ)‌ می‌گویند.
اساسا چادرشب‌های قاسم‌‌آباد دو نوع هستند. یکی به صورت چهارخانه که به آن چادرشب چهارخانه‌ می‌گویند و نوعی دیگر که با اشکال مختلف و تقریبا مشابه و متقارن با هم بافته‌ می‌شود و به آن چادرشب یکرنگ (برخی منابع آن‌ها را چادرشب طرح دار نیز نامیده اند)‌ می‌گویند. (روزنامه اطلاعات، 26 فروردین 1386: 5) چادرشب یکرنگ از ارزش کمی و کیفی بیشتری نسبت به چادرشب چارخانه برخوردار است. (یاوری، 1380: 93) با این حال در گویش محلی چادرشب چهارخانه، چارشو ساده و چادرشب یکرنگ، چارشو چرخ بوته نامیده‌ می‌شود. 
چادرشب‌های ساده عمدتا توسط زنان مسن تولید گشته و قسمت اعظم آن برای مصرف داخلی‌ می‌باشد. چادرشب هاب یکرنگ توسط دختران جوان تر خانواده تولید‌ می‌شود. (موسوی، 1383: 963 تا 997)
پارچه چادرشب باریک به عرض 30 تا 31 سانتی متر (در پاره‌ای اوقات 20 تا 25 سانتی متر و گاهی تا 35 سانتی متر‌ می‌رسد) و طول 2 تا 5/2 متر است و نقش هایش را با پود نمایان‌ می‌سازد. چادرشب با تقسیم توپ پارچه به 6 قسمت و دوختن آن‌ها به یکدیگر تهیه‌ می‌گردد (البته در پاره‌ای از موارد با دو ختن 7 تا 8 تکه نیز جامه شکل‌ می‌پذیرد. (یاوری، 1380: 93) هر تکه از نوار باریک چادرشب با فته شده اصطلاحا چهل نامیده‌ می‌شود. 
به طور متوسط بافتن یک چادرشب در حدود بیست روز طول‌ می‌کشد. زیرا زنان قاسم‌‌آباد در ساعات فراغت از خانه داری، پارچه بافی‌ می‌کنند و در روز بیش از 3 تا 4 ساعت وقت صرف آن نمی شود. اما اگر یک بافنده روزی 10 ساعت کار کند یک چارشو ساده 2 روز (18ساعت) و یک چارشو چرخ بوته ظرف 8 روز بافته‌ می‌شود. همانگونه که اشاره شد ایجاد نقش در این نوع از چارشو با حرکت منقطع و چند لا پود اضافه ایجاد‌ می‌شود.

مواد اولیه چادرشب قاسم‌‌آباد
چادرشب‌های قاسم‌‌آباد از نظر جنس به پنج دسته تقسیم‌ می‌شوند. (یاوری، 1380 93)
الف) چادرشب‌های معمولی: تار و پود پنبه ای. این چنین چادرشب هایی را در اصطلاح محلی، چادرشب ابریشم مصنوعی‌ می‌نامند. (موسوی، 1383: 963 تا 997)
ب) چادرشب‌های ابریشمی: تار پنبه‌ای و پود ابریشم گجین. برای بافتن چادرشب که مخلوطی از گجین و نخ پنبه‌ای تابیده شده است، یک کیلو گجین مصرف‌ می‌شود.
ج) چادرشب‌های ابریشمی: تار و پود از ابریشم گجین. چنین چادرشبی را چادرشب کجی‌ می‌نامند.
د) چادرشب‌های ابریشمی مرغوب: تار و پود از ابریشم مرغوب و غیر گجین.
ه) چادرشب‌های تقلبی یا غیراصیل: تار پنبه‌ای و پود از کاموای اکریلیکی.
از حدود سال‌های 56-57 به دلیل واردات بی رویه کالاهای حاصل از فرآورده‌های پتروشیمی استفاده از نخ کاموای اکریلیکی که به سهولت در اختیار بافندگان قرار‌ می‌گرفت سبب شد تا چارشوهای تقلبی یا غیراصیل در منطقه باب شود. در سال‌های بعد تعاونی جهاد نیز اقدام به توزیع نخ کاموایی در منطقه نمود که بر شدت تولید چنین بافته‌های غیراصیلی افزوده شد. 
بافت چادرشب‌های ابریشمی در قاسم‌‌آباد اندک اندک رو به فراموشی است، ولی چادرشب‌های پنبه‌ای با آن که رونق گذشته را ندارد، اما هنوز متروک نشده است. پروفسور آرتور پوپ به زری بافی در چادرشب‌های ابریشمی اشاره‌ می‌کند، در صورتی که امروزه سال‌ها است دیگر در چادرشب‌های ابریشمین قاسم‌‌آباد زری بافی مشاهده نمی شود. (موسوی، 1383: 963 تا 997)
پرورش ابریشم با برگ درخت توت از فعالیت‌های مهم در قاسم‌‌آباد بوده است و گیلان قطب تولید ابریشم ایران محسوب می‌گردد. ابریشم پس از چای مهم‌ترین محصول تولیدی گیلان است. انواع ابریشم محلی و معروف قاسم‌‌آباد عبارت بوده اند از: ابریشم شعربافی اعلی، ابریشم شعربافی بغدادی، ابریشم علاقه بندی، ابریشم تاجری، ابریشم تای و ابریشم دویل که پایین ترین نوع ابریشم از نظر کیفی محسوب می‌شد. (موسوی، 1383: 963 تا 997) وضعیت پرورش کرم ابریشم امروزه وخیم تر از دیگر عرصه‌ها تولیدی مناطق مشابه است و تقریبا در قاسم‌‌آباد رو به اضمحلال‌ می‌باشد. (www.soomaliha.com )
صنعت ابریشم کشی سنتی نیز در قاسم‌‌آباد از دیرباز یکی از حرف شناخته شده بوده و کمتر خانواده را‌ می‌توان یافت که به آن نپرداخته باشد. اما از زمانی که استفاده از ابریشم گجین به جای ابریشم خالص در بافت چادرشب مرسوم شد عملا صنعت ابریشم کشی نیز از چرخه فعالیت مردم قاسم‌‌آباد خارج شد. چرا که ابریشم گجین دیگر احتیاج به ابریشم کشی نداشته و مستقیما با دوک و بعضا چر تبدیل به نخ‌ می‌شوند. به این نوع نخ‌ها در اصطلاح محلی کج نرشته یا پنبه نخی‌ می‌گویند.
نخ ریسی سنتی در منطقه توسط دوک و چرخ نخ ریسی که به آن چر‌ می‌گویند تواما صورت‌ می‌پذیرد. نخ‌های مرغوب تر عمدتا در روستاهای مجاور قاسم‌‌آباد ریسیده‌ می‌شود. خریداری ته پیله‌های باقی مانده در ظرف لاس گیری نیز از کارخانه‌های نیمه فعال لاهیجان، لنگرود و رودسر صورت‌ می‌پذیرد. (موسوی، 1383: 963 تا 997)
دوک‌های نخ ریسی قاسم‌‌آباد از نوع دوک‌های دو لنگره و ساختار دوک از نوع لنگر پایین‌ می‌باشد. دو لنگر این دو نوع دوک در دو طرف محور اصلی دوک قرار دارد. لنگر بالایی که اصطلاحا سرپاش نامیده‌ می‌شود در این نوع دوک جایگزین شیار یا قلاب در دوک‌های تک لنگره‌ می‌شود و وظیفه آن اتصال نخ به دوک است. سطح رویی سرپاش را با شیارهای ظریف شکل‌ می‌دهند تا کنترل نخ راحت تر صورت پذیرد. لنگر پایینی نیز بن پاش نامیده‌ می‌شود که مشابه با سایر دوک‌های نخ ریسی وظیفه آن ایجاد چرخش دوک جهت اعمال تاب به نخ‌ می‌باشد. استفاده از دوک‌های نخ ریس امروزه در قاسم‌‌آباد بسیار محدود گشته است. عمده ترین تفاوت دوک‌های مذکور با چر در تولید بیشتر نخ بوسیله چر و ایجاد تاب بیشتر در مقایسه با دوک‌های دو لنگره است.
بهترین نخ ریسان منطقه را‌ می‌توان در گالش محله یافت. شانه زنی الباف با شانه‌های معمول فلزی سایر مناطق ایران صورت‌ می‌پذیرد. گاهی اوقات دو طرف شانه زنگوله‌های کوچکی آویزان‌ می‌کنند تا با آهنگی موزون شانه زنی صورت پذیرد. پس از رشتن نخ باید آن را به صورت کلاف درآورد. کلاف پیچی نیز توسط دواره‌های مرسوم ایرانی انجام‌ می‌شود. در اصطلاح محلی به این دواره‌ها هلارکن و ابزار پیچش آن را اشکاروزن‌ می‌نامند. (موسوی، 1383: 963 تا 997)

رنگ و رنگ‌بندی در چادرشب قاسم‌‌آباد
رنگ غالب در زمینه چادرشب‌ها قرمز است. البته متن بنفش و سبز نیز به مقدار بسیار کم در چادرشب‌ها امروزه باب شده است و به کار‌ می‌رود. (www.melkemiyan.blogfa.com) رنگ نگاره‌ها و نوارهای تزیینی در متن قرمز عمدتا به ترکیب رنگ‌های سبز، زرد، صورتی، آبی، نارنجی و سفید بدست‌ می‌آید. در چادرشب‌های پنبه‌ای قاسم‌‌آباد نیز رنگ اصلی قرمز بوده و نقش‌ها غالبا شطرنجی و چهارخانه‌ای با راه راه‌های پهن و آبی و خطوط سبز و زرد است. (روزنامه اطلاعات، 26 فروردین 1386: 5) بافندگان چادرشب در قاسم‌‌آباد زیبایی شناسی عملی خود را در خصوص چینش رنگ‌ها در دست‌بافته برگرفته از دامان طبیعت منطقه‌ می‌دانند. (www.melkemiyan.blogfa.com
رنگ در چادرشب از سلیقه محلی منطقه گیلان حکایت‌ می‌کند، رنگ زرد اکثرا در کنار رنگ تیره، مانند سیاه یا بنفش بکار‌ می‌رود. رنگ قرمز نیز در کنار رنگ سبز استفاده‌ می‌شود که حاکی از شناخت عمیق رنگی توسط بافندگان چادرشب قاسم‌‌آبادی است.(موسوی، 1383: 963 تا 997)

طرح و نقش چادرشب قاسم‌‌آباد
1.    ریشه یابی نقوش چادرشب قاسم‌‌آباد
دکتر عیسی بهنام با اشاره به منسوجات مکشوفه از گورکان پنجم پازیریک، نقوش آن را شبیه به نقوش بکار رفته در چادرشب‌های قاسم‌‌آباد‌ می‌داند. وی معتقد است اسب سوار، درخت، گوزن‌های شاخ بلند، انسان و زنان تاج بر سر در طی دوره‌های مختلف تاریخی هنوز در چادرشب قاسم‌‌آباد بافته‌ می‌شوند. وی با اشاره به پارچه‌ای 1200 ساله که در کلیسای سانس فرانسه موجود بوده و احتمالا در عهد هخامنشی بافته شده است، نقوش به کار رفته در آن را با نقوش چادرشب قاسم‌‌آباد مشابه‌ می‌داند. پرفسور پوپ نیز سواران قالی پازیریک را با نقوش چادرشب قاسم‌‌آباد مقایسه‌ می‌کند. (موسوی، 1383: 963 تا 997)
برخی از اشکال انتزاعی بکار رفته در چادرشب قاسم‌‌آباد در نقوش سفالینه‌ها و آثار فلزی دوران کهن منطقه مشاهده‌ می‌شود. نقش‌های شطرنجی و شاخه‌ای نیز از گذشته تاکنون تغییری نیافته است. برخی دیگر از نقش‌های دیگر چادرشب قاسم‌‌آباد که مربوط به مظاهر طبیعت و اشکال حیوانات است نیز تفاوت‌های اندکی با نقش‌ها و تصاویر مورد علاقه صنعتگران در دوره کهن دارد. (موسوی، 1383: 963 تا 997)
در طرح‌های چادرشب قاسم‌‌آباد شباهت‌های فوق العاده‌ای با نقوش ظروف بدست آمده از تمدن مارلیک و املش مشاهده‌ می‌شود. از آن جمله‌ می‌توان به گاره بز کوهی و گوزن اشاره کرد. به عبارت ساده تر مس توان گفت که احتمالا و با توجه به اشتراک قومیتی و مکانی این فرهنگ‌ها و تمدن‌ها استفاده از آن‌ها و راه یافتن آن‌ها بر روی چادرشب‌های قاسم‌‌آباد بی دلیل نمی تواند باشد. (موسوی، 1383: 963 تا 997)
2.    انواع نقوش چادرشب قاسم‌‌آباد
نقوش چارشوهای ساده چهارخانه و یکنواخت است و اصولا زمانی که از نقوش چادرشب نام برده‌ می‌شود منظور نقوشی است که بر روی چادرشب‌های یکرنگ یا طرح دار به کار‌ می‌رود. در زیر مهم ترین این نقوش در کنار برخی از شناخته شده ترین فرم‌های چادرشب‌های چهارخانه معرفی‌ می‌گردند.
الف) گل‌ها و گیاهان
1.    خشتی بوته: این نقش‌ می‌تواند کل سطح یک چادر شب را شامل شود. یک ردیف از نقوش خشتی بوته در کنار هم اصطلاحا یه لتاک نامیده‌ می‌شود. در صورتی که یه لتاک‌ها در بین راه راه هایی افقی در چادرشب محصور نیز گردند در این صورت اصطلاحا چادرشب دارای نقش لونگ (لنگ) است.
2.    گلیم گل: این نقش از نقوش انتزاعی گلیم‌های منطقه گرفته شده و در چادرشب به کار رفته است. از این رو به گلیم گل شناخته شده است.
3.    قالی گل: قالی گل نیز مشابه با گلیم گل برداشتی از گل‌های مرسوم بافته شده در قالی‌های با نقش هندسی مشاهده شده توسط بافنده قاسم‌‌آبادی‌ می‌باشد.
4.    گل پایدار: این نقش به گل یا درخت هایی مشابهت دارد که حتی در زمستان نیز سرسبزی خود را حفظ‌ می‌کنند. تشابه این نقش با نقش مایه کاج بر روی چادرشب‌های یکرنگ قابل توجه و نشان از تفاوتی است که بافنده قاسم‌‌آبادی بین انواع درختان و گل‌های همیشه سبز‌ می‌گذارد.
5.    کاج: این نقش مایه همان گونه که اشاره شد با نقش مایه گل پایدار تقریبا مشابه است. این نقش مایه از سادگی بیشتری نسبت به گل پایدار دارد. 
6.    بالان بوته: یکی از ساده ترین نقوش به کار رفته در چادرشب‌های یکرنگ نقش مایه بالان بوته‌ می‌باشد. این نقش مایه عمدتا به همراه نقش مایه خشت بوته بکار‌ می‌رود. 
7.    خشت بوته: همان گونه که از نام این نقش مایه مشخص است فرم آن تداعی کننده فرم‌های مشهور خشتی در بافته‌های سنتی ایران است. این نقش مایه نیز یکی از نقش مایه‌های ساده چادرشب‌های یکرنگ قاسم‌‌آباد محسوب‌ می‌شود. 
ب) نقوش مرتبط با آسمان
1. ستاره: یکی از ساده ترین نقوش هندسی چادرشب‌های یکرنگ ستاره است. نقش مایه ستاره تفاوت بسیار اندک و ناچیزی با نقش مایه بالان بوته دارد.
2. ماه: انگاره ماه به طرز زیبایی بیانگر انعکاس نور ماه در یک برکه آب‌ می‌باشد. فرم ساده شده و هندسی این نقش مایه نشان دهنده انتزاع بافنده قاسم‌‌آبادی‌ می‌باشد.
3. خورشید: تلالو نور خورشید و گستردن آفتاب بر تمامی جهات در این نقش مایه به وضوح دیده‌ می‌شود. این نقش مایه در کنار ستارگان در چادرشب قاسم‌‌آبادی بکار‌ می‌رود.
ج) نقوش جانوری و انسانی
    در خصوص این نقوش در منابع مختلف صحبت به میان رفته است. آنچه که در این جا و در خصوص آن صحبت‌ می‌شوداشاره به سه مورد از نقوشی است که در این بافته‌ها به کار رفته و تا به امروز کمتر از آن صحبت شده است.
1.    پروانه: برداشتی بسیار ساده از پروانه در این نقش مایه مشاهده‌ می‌شود.
2.    زن: این نگاره در بافته‌های مختلف مردم گیلان به کرات مشاهده شده است. نکته جالب فرم یکنواخت و یکسان این نگاره است که در کلیه بافته‌های مورد اشاره یکسان است.
3.    مرغ: این نقش مایه نشان دهنده یکی از حیوانات خانگی زندگی روستایی در قاسم‌‌آباد است. این نقش مایه عمدتا در کنار نگاره زن به کار‌ می‌رود که بیانگر نقش زن در رهبری و اداره منزل روستایی‌ می‌باشد. 

د) متداول ترین طرح‌های چادرشب‌های چهارخانه
    چادرشب‌های چهارخانه دارای طرح‌های ساده و یکنواخت هستند. نام گذاری طرح این نوع از چادرشب‌ها عمدتا براساس کاربرد آن‌ها‌ می‌باشد. برخی از شناخته ترین آن‌ها معرفی‌ می‌گردد. 
1.    دسمال: دستمال دم دستی که با تار و پود پنبه‌ای بافته‌ می‌شود اصطلاحا دس دسمال خوانده‌ می‌شود.
2.    چاشت دسمال: دسمال سفره، دستمالی که در آن غذای مرد خانه بسته‌ می‌شده است تا با خود به مزرعه ببرد و یا همان بقچه در اصطلاح محلی چاشت دسمال خوانده‌ می‌شود.
3.    مهری: چادرشب‌های چهارخانه با طرح معروف به مهری، به دلیل نقش مهرگونه خود به این نام خوانده‌ می‌شوند.
4.    لاوند سیوید تخته (کمرپیچ): ساده ترین و پرکاربردترین چادرشب در منطقه قاسم‌‌آباد چادرشبی است که زنان به دور کمر‌ می‌پیچند. طرح و نقش این چادرشب بسیار ساده و شامل دو رنگ غالب سبز و قرمز در باریکه‌های تزیینی با رنگ‌های زرد یا بنفش‌ می‌باشد.
5.    پتویی: یکی دیگر از ساده ترین طرح‌ها و کاربردهای چادرشب چهارخانه استفاده از آنن به صورت روتختی است که به آن چادرشب پتویی‌ می‌گویند. در پاره‌ای از موارد چادرشب‌های چهارخانه پتویی با نخ‌های پشمی نیز بافته‌ می‌شود.

اصطلاحات محلی مرسوم در چادرشب بافی
اصطلاحات محلی مرسوم در چادرشب بافی قاسم‌‌آباد که در متن به آن‌ها اشاره شد بصورت جدول زیر ارائه‌ می‌شود.

 توضیحات     معادل فنی یا تکنیکی     اصطلاح محلی    ردیف 
      چادرشب     چارشو    1
     چادرشب چهارخانه و بودن حرکت پود اضافه     چارشو ساده    2
      چادرشب طرح دار (یکرنگ) و با پود اضافه     چارشو چرخ بوته     3
      چادرشب چهارخانه     کمردبد (کمردبله)    4
     پایه‌های Y شکل چله دوانی      چونگام    5 
     به ترتیب پایه‌های Y شکل آخری و جلویی چله دوانی     پس چونگام و پیش چونگام    6
      چوب‌های باریک حفظ ضرب چله در چله دوانی     رجه     7 
     چله آماده شده و پیچیده شده     تان کار    8
     دستگاه چادرشب بافی    پاچال    9 
      تیرک‌های چهارگانه جلویی و عقبی دستگاه چادرشب بافی    تیرپاچال    10
 جهت ایجاد نقش روی چادرشب     تخته‌ای عمودی برای جدا کردن رشته‌های تار و پود از یکدیگر     لتاک    11 
برای جابجایی وردها     ابزاری مدور و کشیده متصل به پرک     عروس (عروسک)    12
 هماهنگ با عروس کار می‌کند
 قرقره‌ای متصل به عروس     پرک     13 
 هماهنگ با پاکلته کار می‌کند
 نخ متصل به عروس و پرک     هاپاته    14
    پدالی یا رکاب دستگاه بافندگی    پاکلته     15
کمک به تغذیه چله برای بافت    ابزار حفظ کشش چله    نورد گردون    16
جلوگیری از لول شدن کناره پارچه    متید در دستگاه سنتی بافندگی    آرج    17
    ماکو بافندگی    موکو    18
    مجموعه ورد دستگاه بافندگی    کاه     19
    چوب بالایی و پایینی ورد    چوورد    20
    پره‌های نازک شانه بافندگی    غیبه    21
    اهرم شل و سفت کردن نورد بافت    دستکش (دسته کش)    22
    به ترتیب نورد چله و نورد بافت    پس نورد و پیش نورد    23
شامل یک رفت و برگشت ماکو    یک رج کامل بافت    ویج (ویچ)    24
    هر تکه 25 تا 35 سانتی بافته شده از چادرشب    چهل     25
    چادرشب بافته شده با تار و پود پنبه‌ای و آکریلیک    چارشو ابریشم مصنوعی    26
    چادرشب بافته شده با تار و پود ابریشم کجین    چارشو کجی    27
    چرخ نخ ریسی قاسم‌‌آباد    چر    28
    نخ ریسیده شده با ابریشم کجین    کج نرشته (پنبه نخی)    29
وظیفه قلاب یا محور را در دوک‌های تک لنگره انجام می‌دهد.
لنگر بالایی دوک نخ ریسی دو لنگره قاسم‌‌آباد    سرپاش    30
    لنگر پایینی دوک نخ ریسی دو لنگره قاسم‌‌آباد    بن پاش    31
    ابزار کلاف کردن و کلاف پیچی نخ در قاسم‌‌آباد    هلارکن و اشکاوزن    32

منابع: 

-    سیدصدر، سیدابوالقاسم. (1386) دایره المعارف هنرهای‌‌ صنایع‌دستی و حرف مربوط به آن، تهران: انتشارات سیمای دانش.
-    یاوری، حسین. (1380) نساجی سنتی ایران، تهران: انتشارات سوره مهر.
-    خبرگزاری مهر، لباس‌های محلی گیلان: جاذبه‌ای رو به فراموشی (www.mehrnews)
-    اسماعیل پور، رضا. (26/1/86)، نقش‌های فریبنده، روزنامه اطلاعات، شماره 23884، ص5.
-    جعفری، عباس. (1379) گیتاشناسی ایران، ج 3، دایره المعارف جغرافیایی ایران، تهران: موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی.
-    دهخدا، علی اکبر (1378) روایت دوم لغت نامه دهخدا (لوح فشرده)، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
-    جمع آوری اطلاعات میدانی و تصویربرداری از‌‌ چله‌کشی و ابزار بافت چادرشب قاسم‌‌آباد، تحقیق میدانی، تابستان 1387، با همکاری کامنوش معمار و محسن فانیان. 
-    موسوی، سیده میمنت. (1383) چادرشب بافی قاسم‌‌آباد (مجموعه مقالات دومین همایش ملی ایرانشناسی)، جلد هنرهای ایرانی، بنیاد ملی ایرانشناسی، صص 963 تا 997.
-    جلالی، ناهید. (1376) «چادرشب-باز انگیزه‌ای از هنر و صنعت»، جهاد روستا، شماره 350، تهران: جهادسازندگی، ص 26.
-    رضایی، عبدالعظیم (1382) تاریخ ده هزار ساله ایران، ج 3، چ 15، تهران: چاپ و انتشارات اقبال.
-    یوسف جمالی، محمدکریم. (1384) نجف‌‌آباد اصفهان: انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌‌آباد.
-    www.shomaliha.com
-    www.ranjbar.pourmohsen.com
-    www.melkemiyan.blogfa.com