در طول تاریخی تمدن ایرانی، حاملان این تمدن فرهنگی برای برآوردن نیازهای ارتباطی، دیوانی و زیباییشناسی خود خط و نوشتن را ابداع کرده و یا گسترش دادهاند. در گذر این تاریخ فرهنگی پس از آنکه الفبای فعلی پارسی تثبیت شد، ایرانیان برای هر کاربرد و نیازی از خطی و قلمی ویژه بهره جستهاند. رقاع، تعلیق، ریحان، محقق، ثلث و نسخ، همه از قلمهایی بودند که در دورههای مختلف برای برآوردن نیازهای هنری و دیوانی ابداع و استفاده شدند. این اقلام به تمامی تباری ایرانی دارند اگرچه در الفبای آن با چندین فرهنگ دیگر اشتراک داشته باشند.
حس زیباییآفرینی ایرانیان و الزامات تمدنی، باعث به وجود آمدن و تولد خطوط و قلمهای جدیدتری نیز گردید. خط نستعلیق و شکسته، اوج این خواست زیبا نوشتن در این فرهنگ است که در میان مردمانش کلام و کلمه همیشه ارزش و جایگاهی بلند داشته است. خط شکسته که ترکیبی است از خط تعلیق و نستعلیق در نگاه اول تندنویسی را تداعی میکند، اما اگر قلم بهدست گرفته و نوشته باشید خواهید دید که نوشتن آن همه جعد و چرخش از تندنویسی حاصل نخواهد شد. بلکه میباید روحی مجعد و پر از نرمش داشته باشید تا به سوی آثار اساطیر بزرگ شکستهنویسی مانند درویش عبدالمجید طالقانی نماز مشق بگذارید.
زمان میگذشت و روحیهی خلاق و زیبایی دوست ایرانی آرام نگرفت تا در قرن حاظر نیز دست به ابداع خطوط و اقلام جدید زد. در قرن حاضر چندین قلم و خط جدید توسط هنرمندان گونهگون به ظهور رسیدند اما همهی آنها به یک اندازه مورد اقبال واقع نشدند. در این میان پس از چندین سال مطالعه، ممارست و تلاش هنرمندی چون کوروش قاضیمراد خطی متولد شد به نام «سریر». کوروش قاضیمراد با طی کردن مسیر خوشنویسی معاصر ایران و پس از رسیدن به مدارج بالای اقلام نستعلیق و شکسته، دست به این ابداع میزند و این طی مسیر به خوبی در شکل و گرافیک خط سریر هویدا و آشکار است.
این خط در نگاه نخست رنگ و بویی نوپدید دارد اما با کمی قور و تماشا تهرنگ خوشنویسی سنتی ایرانی را به کمال و زیبایی میتوان در آن مشاهده کرد. تناسبات، سواد و بیاض، جهت نوشتار، زوایای حروف و کلمات در کنار هم، اتصالات و کرسی خط پایهی آن، یعنی خط شکسته را به تمامی میتوان در این خط مشاهده و دریافت کرد. همین تکیه بر خط قوام یافته و استواری بنام شکسته نستعلیق این خط را ریشهایی تاریخی و پایدار داده است.
اما ویژگیهایی چند، این خط را از سایر خطوط ابداع شده در جهان امروز متمایز کرده است. زاویهی نوشتار قلم در این خط با زاویه معمول قلم در خوشنویسی ایرانی کاملا دیگرگونه شده است. این خط با زاویهی بر عکس قلم نی نوشته میشود و همین دیگرگون شدن زاویهی قلم شکل و زوایای خاصی به ابتدا و انتهای حروف و حرکات آن میبخشد. اما با این تغییر هنوز دست خوشنویس در همان جریان تاریخی خود قراردارد و بدون هر حرکت غیر معمولی جولان میکند و هنوز حروف و کلمات ارتباط تاریخی خود را حفظ کردهاند. تمام این ویژگیها نشان از تبارمند بودن این قلم نو ظهور دارد. مبدع این خط بیان میکند که سعی داشته است تا خطی برای نگارش شاهنامه بیافریند تا این کلام پارسی با قلمی نو و ایرانی نوشته شود.
از دیگر ویژگیهای یگانهی این قلم امکان نوشتن به شیوه ریز و درشت در آن است. ویژگی که در کمتر قلم و نوشتاری سابقه داشته است و تنها در فونتهای چاپی امکان اتفاق دارد. این قابلیت به زیبایی قطعات هنگام همنشینی دو شیوه، میافزاید. اما شاید مهمترین ویژگی این خط امکان نوشتن با قلمی خاص بنام کولاپن است. کولاپن نوعی قلم فلزی است که با ورقهای قوطی نوشیدنیهای کولا ساخته میشود و در کشورهای مختلف برای نوشتن مورد استفاده قرارمیگیرد. اما نوع برش و زوایای خاص آن در قلم سریر آن را هویتی ایرانی و خاص داده است. با استفاده از این قلم است که میتوان با یک قلم هر دو شیوه درشت و ریز این خط را همزمان نوشت. خطوطی به نازکی یک تار مو تا به پهنایی دلخواه. آزادی چرخشها و رمزگونگی در قلم سریر باعث میشود تا هر هنرمندی با خصوصیات حسی خود، لحن و لهجهای خاص با آن ببخشد و همین امر (شخصی سازی) بعد زیبایی شناختی متنوعی به آن داده که از هر هنرمندی به هنرمند دیگر متفاوت میشود، اما هنوز قلم سریر است که جلوه میکند.
قلم سریر در این عمر کوتاه خود از سال 1393 تا امروز توانسته است به همت مبدع خود به قوام قابل قبولی برسد و واضح است که بیشتر از این نیز رشد خواهد داشت و پختهتر خواهد شد.
اسدالله وَش